موقوفات فاطمه (س)

8 فوریه 2008

فرهنگ کوثر – شماره هشت
زندگى کوتاه زهراى مرضیه(س) برکات بى‏شمارى را به دنبال داشت، برکات معنویش سراسر تاریخ اسلامى را فرا گرفت، حکایت‏هاى پیامبر(ص) و ائمه اهل بیت(ع) از رفتار خداپسندانه‏اش بالاترین مدرسه انسان‏سازى آنان بود، مفسران ژرف‏اندیش در ذیل سوره کوثر، فاطمه(س) و فرزندانش را مصداق حقیقى کوثر – خیر کثیر – دانسته‏اند (۱) ، که خداوند آنها را به پیامبرش عنایت کرد پس نمى‏توان برکات وجودى فاطمه(س) را منحصر در امور معنوى تنها دانست، عملکرد و سیره پیامبرگونه‏اش در امور مادى و معنوى هر دو برکت را به دنبال داشت.

او در باب صدقات و موقوفات برترین بانوى جهان بوده و هست، هر چه را مالک بوده بر اساس سیره پدر بزرگوارش تقدیم به فقراء و مستمندان مى‏نمود و علاوه بر کمک‏هاى مقطعى کمک‏هاى جاویدان و مستمرى – موقوفات و صدقات – داشته است.

علامه عالیمقدار مجلسى (ره) مى‏گوید:
سید بن‏طاووس(ره) رو به فرزندش نمود، گفت: پسرم، موقوفات و صدقات جده‏ات فاطمه زهرا(س) همانند العوالى – حیطان سبعه – و … از اموالى بود که رسول خدا(ص) آنها را بدون جنگ و درگیرى مالک گردید و کسى در آن شریک نبوده و ملک خالص آن حضرت شد و «فئ‏» محسوب شد. بعدا پیامبر خدا(ص) آنها را در زمان حیات خویش به دخترش به صورت هبه (بخشش) واگذار کرد. فاطمه(س) هم آنها را در راه خدا وقف نمود – غیر از فدک که توضیحش خواهد آمد – و سپس «موقوف علیهم‏» – کسانى را که مى‏توانند از آن موقوفات استفاده نمایند – مشخص کرد.

سپس سید بن‏طاووس(ره) اضافه کرد و گفت فرزندم: در ارزش آنها همین‏قدر بس که بعضى از آن اموال سالانه بین ۲۴۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ درهم درآمد داشته است. (۲)

اسامى صدقات صدیقه طاهره(س)
الف) ام‏العیال: چشمه‏اى است که به برکت آن روستایى بزرگ در کنارش ساخته شده، این روستا در نزدیکى قلعه‏هاى «آره‏» که بین راه مکه و مدینه است واقع شده، در آن روزگار بیش از ۲۰۰۰۰ نخل خرما داشته است و امروز هم در آنجا میوه‏هاى مختلف مانند لیمو، انگور، موز به عمل مى‏آید، ام‏العیال در یکصد و هفتاد کیلومترى مدینه منوره و پنجاه و شش کیلومترى شرق «سقیا» قرار دارد. (۳)

عرام بن‏اصبغ سلمى که شخصى مورد اطمینان است و در سال‏هاى ۲۷۵ هجرى قمرى زندگى مى‏کرده و در شناسایى منطقه «تهامه‏» از خبرگى ویژه‏اى برخوردار بود (۴) مى‏گوید: ام‏العیال قریه صدقه فاطمه الزهراء بنت رسول الله (صلى الله علیه و آله); روستاى ام‏العیال صدقه و موقوفه فاطمه زهرا(س) دختر رسول خدا(ص) است. (۵)
امروز هم فرزندان فاطمه(س) از آن بهره مى‏گیرند.
این چشمه و این سرزمین از سوى صدیقه طاهره(س) بر سادات حسینى وقف گردیده است. (۶)

چه بسا وقف بر سادات حسینى از آن جهت‏بوده که بنا بر پیش‏بینى فاطمه(س) امامت در نسل و فرزندان حسین بن‏على – علیهما السلام – استمرار پیدا مى‏کرده و از سوى دیگر بعد از شهادت ابا عبدالله الحسین(ع) فرزندان آن حضرت بیشتر مورد غضب و ناخوشایندى حاکمان بنى‏امیه واقع مى‏شدند و نیاز به یک پشتوانه مالى خاص داشتند. از این رو «ام‏العیال‏» را وقف سادات حسینى مى‏نماید و در بین مسلمانان روشن و مسلم است که اموال موقوفه باید صرف «موقوف علیهم‏» گردد.

سمهودى نیز مى‏نویسد: ام‏العیال، چشمه‏اى است که متعلق به فاطمه زهرا(س) بوده سپس آن را وقف نمود. توسط این چشمه بیش از بیست هزار نخل آبیارى مى‏گردیده و جعفر بن‏طلحه بن عبیدالله تیمى دویست‏هزار دینار جهت احیاء آن و اطراف آن صرف کرده است. (۷)

ب: دیگر موقوفات صدیقه طاهره در وصیت‏نامه‏اش به على بن‏ابیطالب(ع) چنین آمده است: ابوبصیر مى‏گوید: امام محمد باقر(ع) فرمود: آیا وصیت‏نامه مادرم فاطمه(س) را در این مورد بخوانم؟ ما تقاضا و درخواست نمودیم که قرائت کند.

حضرت ظرف کوچک (و یا زنبیلى) را بیرون آورد و نوشته‏اى را از آن میان به دست گرفت و چنین قرائت کرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم، هذا ما اوصت‏به فاطمه بنت محمد رسول الله – صلى الله علیه و آله – اوصت‏بحوائطها السبعه، العواف و الدلال و البرقه و المیثب و الحسنى و الصافیه و ما لام ابراهیم الى على بن‏ابى‏طالب فان مضى على فالى الحسن فان مضى الحسن فالى الحسین فان مضى الحسین فالى الاکبر من ولدى. شهد الله على ذلک و المقداد بن الاسود و الزبیر بن عوام و کتب على بن ابى‏طالب – علیه السلام -»; (۸) این وصیت‏نامه‏اى است که فاطمه زهرا(س) دختر محمد پیامبر خدا(ص) بدان وصیت نمود. در آن وصیت نمود که زمین‏ها و باغ‏هاى دیوار شده هفت گانه: العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنى، الصافیه و مشربه ام ابراهیم، در اختیار على بن‏ابى‏طالب(ع) است و چنانچه على(ع) از دنیا رفت در اختیار فرزندم حسن بن‏على – علیهما السلام – قرار مى‏گیرد و چنانچه او از دنیا رفت در اختیار فرزند دیگرم حسین بن‏على – علیهما السلام – خواهد بود و بعد از او در اختیار بزرگترین فرزندانم قرار خواهد گرفت. گواهى مى‏دهد بر این وصیت‏نامه خداوند متعال و سپس افرادى همانند مقداد بن‏اسود کندى و زبیر بن‏عوام. که وصیت‏نامه توسط امیرمؤمنان على بن‏ابیطالب [علیه‏السلام] نوشته شد.

همانند روایت فوق با اندکى اختلاف از امام صادق و امام رضا – علیهما السلام – نقل گردیده و مضمون گذشته را مورد تاکید قرار داده‏اند.

سمهودى درباره باغ‏هاى هفتگانه به نقل از واقدى گفته است: مخیریق در میان یهود بنى‏نضیر عالم اندیشمند و متعهدى بود که ایمان به پیامبر خدا(ص) آورد سپس اموالش را در اختیار آن حضرت قرار داد و این اموال همان باغ‏هاى دیوار کشیده هفتگانه بوده است. و همچنین از محمد بن‏کعب نقل کرده که: که این اموال متعلق به مخیریق یهودى بوده، چون جنگ «احد» فرا رسید رو به دیگر یهودیان کرد و گفت: چرا محمد – (صلى الله علیه و آله) – را یارى نمى‏کنید؟ سوگند به خدا همه شما مى‏دانید که یارى دادن به او وظیفه و تکلیف همه شماها است.

جواب دادند: امروز شنبه است [روز عبادت و تعطیلى است]. مخیریق گفت: شما از وظیفه فرار مى‏کنید شنبه یعنى چه؟! سپس خود شمشیر بر گرفت و همراه با رسول گرامى اسلام با دشمنان آن حضرت جنگید تا سخت مجروح گردید و چون در بستر افتاد چنین وصیت کرد:
«اموالى الى محمد یضعها حیث‏یشاء ؛ دارائى‏هاى من در اختیار محمد(ص) خواهد بود هر کجا مى‏خواهد و صلاح مى‏داند مصرف کند.» (۹)

رسول خدا در سال هفتم هجرت اموال مخیریق را جزء صدقات قرار داد (۱۰) ولکن امام رضا(ع) فرمود: رسول خدا آن‏ها را وقف بر فاطمه نمود، و سپس فاطمه آنها را بر بنى‏هاشم و بنى‏المطلب وقف نموده است. (۱۱)

باغ‏هاى هفتگانه موقوفه فاطمه(س)
«حیطان سبعه‏» همان باغ‏ها و مزارع هفت‏گانه‏اى است که اطراف آن دیوار کشیده شده بود و بیشتر آنها در منطقه «العوالى‏» و شرق مدینه منوره واقع شده بود.

۱- العواف: بعضى آن را – الاعواف – دانسته‏اند و لکن ابن‏شبه مى‏گوید صحیح در نزد من «العواف‏» است، و آن جایگاه وسیعى است در نزدیکى شهر مدینه که مردم آن اموال خویش – گوسفندان و شتران و … – را در آن جا نگهدارى مى‏کردند، این وادى از سرچشمه «مهزور» آبیارى مى‏گردید. (۱۲)
ابو غسان گفته است: الاعواف جزء معروف بالعالیه (۱۳) ; اعواف; قطعه زمین شناخته شده‏اى است که در منطقه باب العوالى واقع شده است.

۲ – الصافیه: این باغ در قسمت‏شرقى مدینه واقع شده و به قطعه «زهیره‏» (۱۴) معروف است این مکان از جمله اموالى بود که از یهود بنى قریظه بدست آمد و چون هیچگونه درگیرى وجود نداشت جزء اموال خالص پیامبر خدا(ص) محسوب شد و کسى در آن سهمى نداشت. پیامبر آن را به دخترش فاطمه(س) واگذار کرد او هم آن را وقف نمود.

۳ – الدلال: قطعه زمینى بود که در قسمت‏شرقى مدینه قبل از صافیه واقع شده، آن را بنى‏ثعلب یهود مالک بودند، امام باقر(ع) فرمود: دلال متعلق به یک زن یهودى از بنى‏نضیر بود که سلمان(ره) در نزد او در بردگى بسر مى‏برد، آن زن طى قراردادى با سلمان بنا را بر این گذاشتند که سلمان آن سرزمین احیا کند و درختکارى نماید سپس آن زن مسلمان را آزاد نماید، رسول خدا(ص) از این پیمان و قرارداد آگاه شد، به نزد مسلمان در محل کاشتن درختها آمد و به او کمک کرد و در مدت کوتاهى درختان بزرگ شدند و به ثمر نشستند، پس از مدتى که اسلام قدرت پیدا کرد. آن سرزمین به عنوان غنیمت – فئ – به تصرف پیامبر خدا درآمد،پیامبر(ص) آن را به دخترش فاطمه داد. فاطمه(س) هم آن را وقف در راه خدا نمود. (۱۶) و بعضى محدثان از «الدلال‏» تعبیر به «الکلاب‏» کرده‏اند و گفته‏اند: آن نهر آب مورد توجهى بود که در مدینه جارى مى‏گشت و مردم از آن بهره مى‏بردند.

۴ – برقه: این باغ در قبله مدینه به سمت مشرق قرار گرفته بود، قبلا از اموال یهود بنى‏قریظه محسوب مى‏گردید لکن بعد از اینکه به دست رسول خدا(ص) افتاد سلمان(ره) در آن درختکارى کرد و بعد هم به فاطمه واگذار شد که آن حضرت آن را وقف بر بنى‏هاشم و بنى‏المطلب نمود. (۱۷)

۵ – المیثب: جایش معین نیست و لکن جزء عنائمى است که بدون جدال به دست پیامبر(ص) افتاد، او هم آن را به دختر خویش داد و بعد هم فاطمه(س) وقفش نمود، بکرى مى‏گویند: از موقوفات عام رسول خدا(ص) است. (۱۸)

۶ – حسنى: موضعى است که در نزدیکى «الدلال‏» واقع شده و مشهور به «الحسینیات‏» مى‏باشد، این محل از وادى «مهزور» آبیارى مى‏گردد. (۱۹)

۷ – مشربه ام ابراهیم: در آخر باب العوالى مدینه منوره، بستانى است که چون ام‏ابراهیم – ماریه قبطیه – همسر رسول خدا(ص) را در آنجا درد زایمان عارض شد، دستش را به چوبى گرفته بود که بعد از لحظاتى فرزندش «ابراهیم‏» به دنیا آمد بدین جهت مشربه ام‏ابراهیم نام گرفت این بستان در نزدیکى مدارس یهودى آن روز قرار داشت و درختان آن بستان از وادى «مهزور» آبیارى مى‏گردید. (۲۰)
مشربه به اطاق مسکونى اطلاق مى‏شود، پیامبر خدا(ص) ماریه قبطیه را آنجا سکونت داده بود. (۲۱)

آیا فدک جزء موقوفات بوده یا نه؟
در باره فدک توجه به دو مطلب حائز اهمیت است: اولا: فدک در ۱۴۰ کیلومترى مدینه منوره واقع شده و بعضى مانند یاقوت حموى فاصله بین فدک و مدینه منوره را دو تا سه روز دانسته‏اند و فدک را غیر از حیطان سبعه مى‏دانند زیرا حیطان سبعه همگى در اطراف مدینه بوده و تملیک آن‏ها توسط مخریق در سال دوم و سوم هجرت بعد از غزوه احد بوده و آنها را به رسول خدا(ص) واگذار نموده. و حدود و جایگاه آن هم معین شده همان طورى که گذشت.

فدک را کسى جزء صدقات و موقوفات آن حضرت ندانسته‏اند بلکه بر اساس کلام فاطمه(س) فدک ملک طلق او بوده و نیز خلفاء بنى‏امیه و بنى‏عباس هم که در بعضى از مقاطع تاریخى به فرزندان فاطمه(س) واگذار کردند آن را میراث آن حضرت دانستند.
در نامه مامون عباسى به هنگام واگذارى فدک به فرزندان فاطمه(س) خطاب به فرماندار مدینه (قثم بن جعفر) نوشت:
انه کان رسول الله(ص) اعطى ابنته فاطمه(س) فدک و تصدق علیها بها و ان ذلک کان امرا ظاهرا معروفا عند آله – علیه الصلاه و السلام – ثم لم تزل فاطمه تدعى منه بما هى اولى من صدق علیه. و انه قد راى ردها الى ورثتها و تسلیمها الى محمد بن‏یحیى بن‏الحسین زید بن‏على بن‏الحسین بن‏على ابى‏طالب [علیه السلام] و محمد بن‏عبدالله بن‏الحسین بن‏على بن‏الحسین بن‏على بن‏ابى‏طالب – رضى الله عنهم – لیقوموا بها لاهلها. (۲۲)

همانا رسول خدا(ص) فدک را به دخترش «فاطمه‏»(س) بخشید و بر او روا داشت، این مطلب در نزد اهل بیت رسول خدا(ص) روشن و آشکار است‏ بعد همچنان فاطمه(س) مدعى آن بود که فرمایش آن بانو سزاوارتر به تصدیق و قبول است، پس مصلحت در این است که فدک به ورثه فاطمه(س) بازگردانده شود و به محمد بن‏یحیى و محمد بن‏عبدالله نوه‏هاى على بن‏الحسین[علیه‏السلام] واگذار کنید تا آنها به اهلش برسانند.

پى‏نوشتها:
۱- التفسیر الکبیر، فخر رازى، ج ۳۲، ص ۱۲۴; مجمع البیان، ج ۱۰، ص‏۵۴۹٫
۲- سفینه البحار، شیخ عباس قمى، ج‏۷، ص ۴۵; بحارالانوار، ج‏۲۹، ص‏۱۲۳، ح ۵٫
۳- معجم معالم الحجاز، عاتق بن‏غیث‏بلادى، ج ۱، ص ۲۱٫
۴- اعلام زرکلى، ج ۴، ص‏۲۲۳٫
۵- معجم معالم الحجاز، ج‏۶، ص ۱۹۴٫
۶- عمده الاخبار فى مدینه المختار، احمد بن‏عبدالحمید عباسى، ص ۲۴۱٫
۷- وفاء الوفا باخبار دار المصطفى، ج ۴، ص ۱۱۳۰٫
۸- فروع کافى، ج‏۷، ص ۴۸، ح ۵; بحارالانوار، ج‏۴۳، ص‏۲۳۵،ح‏۱٫
۹- وفاء الوفا، ج‏۳، ص ۹۹۰ و ۸۲۵٫
۱۰- تاریخ المدینه المنوره، ابن شبه، ج‏۳، ص‏۱۷۳ – ۱۷۵٫
۱۱- فروع کافى، ج‏۷، ص‏۴۷ و ۴۸، ح ۱ – ۴٫
۱۲- تاریخ المدینه المنوره، ج ۱، ص ۱۷۴٫
۱۳- بحارالانوار، ج ۲۲، ص‏۲۹۹٫
۱۴- همان.
۱۵- تاریخ المدینه المنوره، ج ۱، ص ۱۷۴; بحارالانوار، ج‏۲۲،ص‏۲۹۹٫
۱۶- بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۰۰٫
۱۷- همان.
۱۸- معجم معالم الحجاز، ج ۸، ص‏۳۰۹٫
۱۹- وفاءالوفا، ج ۴، ص ۱۲۹۱٫
۲۰- تاریخ المدینه المنوره، ج ۱، ص‏۱۷۳; بحارالانوار، ج ۲۲، ص‏۲۹۹; وفاءالوفا، ج ۴، ص ۱۲۹۱٫
۲۱- همان.
۲۲- معجم معالم الحجاز، عاتق بن‏غیث البلادى، ج‏۷، ص‏۷ -۲۶٫