میقات ها در حج (بخش اول)

9 فوریه 2008

میقات حج فارسی  
     رفتن به سوی حرم أمن الهی و كعبه معظّمه همراه با بریدن از خود و وابستگی نفسانی، از سویی انسان را میهمان آفریدگار جهان و صاحب خانه می كند و از سوی دیگر او را به دریای بیكران انسان های پاك و دعوت شده به سوی حق متصل می نماید؛ زیـرا كعـبه اوّلین خانه روی زمین، محلّ طواف ملائكة اللّه و همـه انبیـای عظام ـ علیهم السلام ـ از آدم ـ ع ـ تا خاتم ـ ص ـ بوده و شرافتی بس عظیم دارد.

    ورود به بیت اللّه الحرام، پروانه وار گشتن در اطراف كعبه و لمس حجرالاسود و استشمام بادهای بهشتی از ركن یمانی، از راهی میسّر است كه خدای سبحان ـ آن را بیان كرده و رسول گرامیش ـ ص ـ جایگاه و زمان آن را معین نموده است. آنهم با لباسی ساده و بدور از فخر و زینت و با شرایطی خاص.

     امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: «محرم شدن جهت عمره و حج، از مواقیت پنجگانه ای است كه رسول خدا ـ ص ـ آن را معین نمود»، سپس فرمود: «رسول خدا ـ ص ـ برای اهل مدینه و كسانی كه از آنجا به مكه می روند، ذوالحلیفه (مسجد شجره) و برای آنان كه از شامات می آیند. جحفه و برای اهل نجد و عراق وادی عقیق و برای اهل طائف و آنانی كه از آن مسیر عبور می كنند قرن المنازل و برای اهل یمن و عبور كنندگان از آن مسیر یلملم را میقات قرار داد.» آنگاه فرمود: «كسی كه قصد خانه خدا را دارد، نباید از غیر این میقات ها عبور كند.» 1

    میقات های پنجگانه كه از هر سوی، محیط بر شهر مكه و حرم أمن الهی است، گویا مدخل ها و درب های ورودی برای میهمانان پروردگار متعالند؛ آنانی كه از اطراف كره زمین خوانده شده اند و مصداق «یأتون من كل فجّ عمیق» 2 گردیده اند و می خواهند مراسم حج ابراهیمی را به جای آورند.

     میقات اولین محلّی است كه حاجی اعلان حضور می كند و در مقابل خالق یكتا خود را برهنه از همه وابستگی ها نموده وبا حالتی خالصانه فریاد: «لبیك ألّلهمّ لبیك…» برمی آورد. این حضور و شهود است و شاید یكی از اعلی مراتب آن است كه زبان اولیای خدا را كُند می كند و توان لبیك گفتن را از آنان می گیرد. همچنانكه مالك بن انس می گوید: به همراه جعفر بن محمد ـ علیهماالسلام ـ جهت بجا آوردن مناسك حجّ رفتم، چون به میقات رسیدم، آن حضرت را دیدم كه در حالت احرام هرچه می خواست «لبیك» بر زبان جاری كند، صدا در گلویش قطع می گردید و حالش دگرگون می شد بطوری كه نزدیك بود از روی مركب به زمین افتد. عرض كردم، ای فرزند رسول خدا بگو ذكر «تلبیه» را. در جوابم فرمود: چگونه بگویم «لبّیك اللّهم لبّیك» و حال آنكه در حضورش ایستاده ام، می ترسم جواب آید: «لا لبّیك و لاسعدیك». 3

    پس میقات جایگاهی است كه زیارت بیت اللّه الحرام از آن جا شروع می شود و قاصد حجّ نمی تواند بدون احرام از میقات عبور كند و یا قبل از آن محرم گردد ـ مگر در صورت نذر ـ لذا كسانی كه از كشورهای مختلف و راه های دور عزم مكّه كرده اند و می خواهند حجّ و عمره بجا آورند، باید داخل میقات گردند و محرم شوند.

     دقّت در سخنان امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ در گفتگوی خود با «شبلی»4 بعداز اتمام اعمال حجش، ما را به اهمیت احرام و میقات و فضای ملكوتی و حالات عرفانی آن توجه می دهد. آنگاه كه فرمود: «آقای شبلی! آیا برای احرام وارد میقات شدی؟ و دو ركعت نماز احرام گزاردی، و تلبیه را بر زبان جاری كردی؟!»

    شبلی جواب داد: «بلی یابن رسول اللّه» حضرت پرسید: «آیا هنگام ورود به میقات نیتت این بود كه تحصیل شرایط زیارت بیت اللّه الحرام كنی؟ و در موقع بجای آوردن دو ركعت نماز احرام، توجه كردی كه با بهترین اعمال و بالاترین حسنات به خدای سبحان ـ تقرب پیدا می كنی؟ و هنگام لبّیك گفتن قصد كردی كه براساس تعهدی خاص ـ طاعت در مقابل اوامرش و خودداری از معصیتش ـ تلبیه بگویی؟!»

     عرض كرد: «نه یابن رسول اللّه»، حضرت فرمود: «پس در این صورت، نه داخل میقات شده ای و نه نماز خوانده ای و نه لبیك واقعی گفته ای!»5

      بدیهی است هر یك از مواقیت بحث های مستقل و عمیق فقهی و عرفانی و تاریخی دارد، كه در جای خود بحث گسترده تری را می طلبد و ما در این نوشتار به صورت گذرا و كوتاه آنها را بررسی نموده ایم.

بررسی واژه میقات
    «میقات» بر وزن «مِفْعال» است كه در اصل «مِوْقاتْ» بوده، واو ساكن و حرف ما قبل آن كسره داشته، لذا تبدیل به یاء شده است و جمع میقات مواقیت می باشد.

    بحثی است میان علما و محققین و آن این كه واژه «میقات» اسم آلت است یا اسم زمان و مكان؟

     مرحوم سلطان العلماء در حاشیه شرح لمعه می گوید: «میقات اسم آلت است مانند مفتاح» و نیز فرموده است: «میقات اسم آن چیزی است كه به وسیله آن، چیز دیگری معین می شود از جهت زمان و مكان.» 6

    بعضی مانند شهید اوّل گفته اند: میقات از نظر لغت اسم مكان و زمان است; زیرا اسم زمان و مكان از ثلاثی مجرّد بر وزن مفعال آمده است; مانند میلاد; یعنی «زمان ولادت» و یا میعاد; یعنی «وعده گاه».

    طریحی در مجمع البحرین تا حدّی همان معنا را اراده می كند و ذیل آیه شریفه: «إنَّ یوم الفصل كان میقاتا» می گوید: «میقات زمان معین برای انجام كاری است كه مجازاً بر مكان اطلاق شده مانند: «مواقیت الحجّ»؛ یعنی مكان های معین كه احرام حج در آن منعقد می گردد7 و آیه شریفه «یسْأَلُونَكَ عَنِ الاَْهِلَّةِ قُلْ هِی مَواقِیتٌ لِلنّاسِ وَالحَجِّ» 8 دلالت بر زمان معین جهت انجام حجّ «تمتع، قِران و افراد» دارد و همچنین كلمه «میقات» در آیات دیگر دلالت بر زمان معین می كند كه به تعبیر لسان العرب:

     المیقات: مصدر الوقت. و الآخرة: میقات الخلق. و مواضع الإحرام: مواقیت الحج. و الهلال میقات الشهر و نحو ذلك 9

    و در اصطلاح مواقیت عبارتست از: «مواضع و أزمنة معینة لعبادة مخصوصة»; مكان و زمان معین برای عبادت خاص.10

    پس می شود نتیجه گرفت كه میقات شامل اسم زمان و مكان است؛ یعنی زمان و مكان معین را دربرمی گیرد و شاید بتوان گفت تعبیر صاحب جواهر ـ ره ـ در بحث مواقیت تعبیر زیبا و جالبی است، آنجا كه می فرماید:

     «المواقیت جمع میقات و المراد به هنا «فی الحج» حقیقةً او توسعاً مكان الاحرام». 11 مراد از كلمه میقات در بحث حج ـ حقیقةً یا مجازاً ـ اماكن خاص است.

    با توجه به آنچه گذشت می توان گفت كه میقات بر دو قسم است:
 1- میقات زمانی                          2- میقات مكانی

الف: میقات زمانی
     برای احرام عمره تمتع، حجّ تمتع، افراد و قران، ماه های شوال، ذی قعده و همچنین ذی حجه از ابتدای آن تا پیش از ظهر روز عرفه (نهم ذی حجه) ـ بطوری كه حاجی بتواند همه اعمال عمره تمتع را انجام دهد و محرم به احرام حجّ تمتع گردد و خود را جهت وقوف اختیاری عرفه به سرزمین عرفات برساند ـ تعیین گردیده است.12

    بعضی از فقها آن را دو ماهِ شوال، ذی قعده و ده روز اوّل ذی حجّه دانسته اند.13

    اكثر فقها ـ رضوان اللّه علیهم ـ در بحث میقات زمانی استدلال به آیه شریفه «الحج أشهر معلومات…» كرده اند. اگر مقصود اعمال حجّ باشد و از آن جهت كه بخش عمده ای از اعمال در ایام تشریق انجام می شود و ممكن است بعضی از اعمال حج مانند اعمال حرم ـ طواف و نماز طواف و سعی بین صفا و مروه و… ـ را تأخیر انداخت در این صورت میقات زمانی شامل شوال، ذی قعده و همه ذی حجه خواهد شد. 14

    معاویة بن عمار می گوید: امام صادق ـ علیه السلام ـ در مورد آیه شریفه «الحجّ أشهر معلومات فمن فرض فیهن الحج فلارفث ولافسوق و لاجدال فی الحج» 15 فرمودند: «ماه های حج; شوال، ذی قعده و ذی حجّه است.»16

    و اگر مقصود از آیه شریفه عمل ابتدایی حج، یعنی احرام باشد نظر اوّل و دوم را می توان با روایت علی بن ابراهیم تقویت كرد; او می گوید: ماه های حجّ؛ شوال، ذی قعده و ده روز از ذی الحجه است.17

ب : میقات مكانی و آن بر دو قسم است:
 1 ـ میقات كسانی كه مسكنشان از مكه معظمه بیش از 16 فرسخ فاصله دارد.

     در كتاب های مختلف فقهی آنگاه كه بحث از میقات مكانی به میان آمده برای اینها 5 میقات معروف را ذكر كرده اند. لیكن شهید اوّل مكه مكرّمه را برای حجّ تمتع اضافه می كند كه 6 تا می شود.18

    مرحوم علامه حلّی ره ـ در كتاب قواعد و محقق حلّی در مختصر النافع مانند شهید اوّل مواقیت را 6 تا ذكر می كنند.19

    و بعضی از فقها مانند صاحب دروس سرزمین فخ20 را نیز برای حجّ بچه ها اضافه می كند و همچنین فروعی دیگر بر آن می افزاید كه 10 میقات می شود. 21

 2 ـ أدنی الحلّ: برای كسانی است كه داخل مكه هستند و می خواهند عمره مفرده بجا آورند. این افراد می توانند از حدود حرم خارج شده و در اولین نقطه حلّ مُحرم گردند; لیكن أفضل و قدر متیقن همان میقات های معروف سه گانه ذیل است:

 1 ـ مسجد تنعیم: این میقات در شمال غربی حرم و در هفت كیلومتری شهر مكّه واقع شده كه نزدیكترین میقات به شهر مكه است و امروز متصل به شهر شده است. و بناست شهر صنعتی در نزدیكی مكه شود. این مسجد و این محلّ را از آن جهت تنعیم می نامند كه در وادی نعمان واقع شده و این وادی از سمت راست منتهی به كوه نعیم و از سمت چپ منتهی به كوه «ناعم» است.22

    رسول گرامی اسلام به عبدالرحمن بن ابی بكر23 دستور داد همسرش ـ عایشه ـ رابدین وادی ببرد تا محرم به احرام عمره مفرده گردد. 24

 2 ـ الحُدَیبِیة: روستایی است در مسیر جدّه و حدود 48 كیلومتر از مكّه فاصله دارد، در آنجا چاه آبی نیز واقع است. از آن جهت آن را حدیبیه نامیده اند كه در این مكان حدود 1300 تا 1500 نفر با رسول گرامی اسلام ـ ص ـ در زیر درختی بنام «حدباء» بیعت كردند كه به «بیعت رضوان» معروف گردید ـ (از قول أصمعی:) و آیه شریفه «لقد رضی اللّهُ عن المؤمنین إذا یبایعونك تحت الشجرة…» 25 نازل گشت.26

    حـدیبیه دورترین نقطه حل است ـ و بـه قول محمد بـن مـوسای خـوارزمی، رسـول خـدا ـ ص ـ از آنجا محرم گشت و عمره مفرده بجای آورد.27

 3 ـ جِعْرانَةُ:28 این محلّ در شمال شرقی مكه معظمه در مسیر طائف در ابتدای درّه «سَرِفْ» می باشد و در این جا چاهی است كه محلّ بنام آن چاه می باشد، الآن در آنجا باغستان كوچكی است كه مسجد با عظمتی در كنارش ساخته شده است ـ و چاه های نزدیك به یكدیگر دارد و فاصله آن با مكّه حدود 29 كیلومتر می باشد.29بعضی فاصله آن را 7 میل (11340 متر) ذكر كرده اند.30

    پیغمبر اكرم ـ ص ـ در این سرزمین فرود آمد و غنائمی را كه از هوازن در غزوه حنین به دست آمده بود تقسیم كرد.31
    و بنابر نقل ابوالعباس قاضی: رسول خدا ـ ص ـ در ماه ذی قعده سال 8 هجرت در آنجا محرم گشت و به سوی مكه آمد و عمره مفرده بجای آورد.32

احرام عمره مفرده از أدنی الحل      
    تحریر الوسیله: أدنی الحل میقات برای عمره مفرده است ـ چه بعد از حجّ قران یا اِفراد یا در ایام دیگر باشد ـ و بهتر این است كه در خارج حرم از میقات حدیبیه یا جعرانه یا تنعیم محرم گردد و مسجد تنعیم نزدیكترین اینها است به مكه معظّمه.33

    مناسك حج: اگر مكلّف در مكه باشد و بخواهد عمره مفرده بجا آورد، جایز است از حرم خارج شده و احرام ببندد و واجب نیست به یكی از مواقیت رفته و از آنجا محرم شود. و بهتر این است كه احرامش در یكی از این سه جا باشد: حدیبیه، جعرانه، تنعیم.34

    فقها معمولاً غیر از سه محل فوق حدود دیگر حرم مانند اضائة لبن، وادی عرنه و… را متعرض نشده اند; زیرا پیدا كردن حدّ حرم مقداری مشكل است35و این سه مكان جایی است كه رسول گرامی اسلام از آنجاها محرم گردیده است. همانطوری كه گذشت.

تاریخچه میقات های پنجگانه
     همان گونه كه گذشت رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ میقات های پنجگانه را تعیین و نامگذاری نمود كه این امر از سوی شیعه و سنی مورد اتفاق است و ما در ابتدای این نوشتار آن را از كتب مختلف ذكر نمودیم. و در اینجا تاریخچه هر یك از میقات ها را توضیح خواهیم داد.

1 ـ مسجد شجره: 36
    آن را «ذوالحلیفة» 37 و آبار علی و یا آبیار علی38 نامیده اند كه هر كدام جهت و وجهی دارد. این مسجد در (حدود) 10 كیلومتری مدینه منوّره به طرف مكه واقع شده و میقات كسانی است كه از این ناحیه به سوی بیت الله الحرام می روند.

     این میقات معتبرترین میقات ها است; زیرا رسول گرامی اسلام ـ ص ـ و بعضی از همسران آن حضرت و ائمّه معصومین ـ علیهم السلام ـ از آنجا محرم گشته اند.

     از امام صادق ـ علیه السلام ـ سؤال شد چرا رسول خدا ـ ص ـ در میان میقات ها عنایت و توجهش به این میقات بیشتر بوده است و بیشتر از آنجا محرم گردیده اند; بلكه از مواقیت چهارگانه دیگر محرم نشده اند.

     حضرت فرمود: وقتی رسول خدا ـ ص ـ به معراج رفت و به سوی آسمان ها سیر داده شد، آنگاه كه برابر مسجد شجره رسید، فریاد برآمد «یا محمّد»، رسول خداـ ص ـ جواب داد: «لبّیك»، سپس به او گفته شد: «آیا تو یتیمی نبودی كه پناهت دادیم و آنگاه كه تو را بر سر دو راهی یافتیم هدایتت كردیم.» وقتی این كلمات را شنید فرمود:
     «إن الحمد و النعمة لك والملك، لاشریك لك»؛ «همانا ستایش و نعمت ها و سلطنت مخصوص تو است.»

     امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: به همین جهت رسول خدا ـ ص ـ از مسجد شجره محرم می گشت نه از دیگر مواقیت.39

     رسول خدا ـ ص ـ از این میقات سه مرتبه جهت زیارت بیت الله الحرام محرم گردیدند:

     الف: در سال هشتم هجرت پس از غزوه بنی مصطلق، ماه رمضان و شوال را در مدینه به سر برد و دوّم ماه ذی قعده آهنگ عمره مفرده نمود، و به همگی اعلان كرد و حتی كفار قریش نیز فهمیدند كه او عزم عمره دارد. به همراه عدّه زیادی از یاران40به سوی ذوالحلیفه آمد. در این سفر چهار تن از زنان به نام های ام سلمه (همسر رسول خدا) و امّ عماره، امّ منیع و امّ عامر اشهلی نیز همراه بودند كه اینان اعم از مهاجرین و انصار بودند. نماز ظهر را در مسجد شجره خواندند سپس جلو درب محرم گشتند و ذكر تلبیه «لبّیك اللّهمّ لبّیك، لبّیك لا شریك لك لبّیك، إنّ الحمد و النعمة لك و الملك، لاشریك لك» را بر زبان جاری كردند و بدین ترتیب بسیاری از یاران آن حضرت در مسجد شجره محرم گشتند و سپس عازم مكه معظمه گردیدند كه با منع كفّار، منتهی به صلح حدیبیه گشت. 41

     ب : در سال هفتم هجرت در روز دوشنبه ششم ذی قعده رسول خدا ـ ص ـ جهت احرام عمره مفرده به مسجد شجره رفت، این احرام بجای احرام عمره ای بود كه در سال گذشته ازآن حضرت فوت شده بود و همان افرادی كه درسال ششم با رسول خدا ـ ص ـ در حدیبیه شركت داشتند دوباره همراهی نمودند، مگر چند نفری كه در خیبر به شهادت رسیده یا فوت كرده بودند.

    آن روز چون به ذوالحلیفه رسیدند نماز ظهر را اقامه فرمودند و بعد از آن محرم گردیدند و به سوی مكّه معظّمه حركت كردند. در این سفر رسول خدا ـ ص ـ 60 شتر جهت قربانی به همراه داشتند كه با سربلندی و موفّقیت، بعد از مدت كوتاهی وارد مكه معظّمه شدند و اعمال خود را به پایان رساندند و طبق قرارداد سه روز ماندند و سپس به مدینه منوره بازگشتند. این عمره به «عمرة القضاء» معروف گشت. 42

    ج : حجّة الوداع: سعید بن محمد بن جبیر از پدرش نقل می كند كه روز شنبه 25 ماه ذی قعده رسول خدا ـ ص ـ از مدینه منوره به سوی مكه معظمه به طرف ذوالحلیفه خارج شد. ـ در آن سال یعنی سال یازدهم هجرت مردم را توصیه به رفتن به حجّ می نمود ـ نماز ظهر را دو ركعتی در ذوالحلیفه بجا آورد و سپس محرم گشت. بعضی گفته اند: آن روز را به شب رساند و شب در مسجد شجره بیتوته كرد تا اینكه همه یاران به همراه قربانی های خود جمع شوند، سپس فردایش نزدیك ظهر محرم گردید. در آن سال رسول خدا ـ ص ـ از ناحیه خود و علی بن ابی طالب ـ ع ـ قربانی نمود و حجش را به پایان رسانید. 43

ساختمان مسجد شجره
    با تأمّل در احادیث و روایاتی كه از امام چهارم زین العابدین و امام ششم «جعفر بن محمد» ـ علیهم السلام ـ و مالك بن أنس فقیه اهل مدینه و… نقل شده روشن می شود كه ساختمان مسجد در جای درخت سمره بوده است. و همچنین در كتاب «المناسك و اماكن طرق الحج و معالم الجزیرة» كه در قرن سوم هجری تألیف شده، از مسجد شجره به «المسجد الكبیر» یاد می كند و می گوید: در ذوالحلیفه دو مسجد متعلق به رسول خدا ـ ص ـ می باشد; اول: مسجد كبیر كه در سمت راست مكان مرتفعی به نام «بیداء» واقع شده و مردم از آن جا محرم می شوند و به مكه می روند. و مسجد دیگر مُعَرّسْ است كه در قسمت پایین «بیداء» و جهت قبله مسجد شجره واقع شده. رسول خدا ـ ص ـ بعد از بازگشت از مكه معظمه در این مسجد بیتوته می كرد، و نماز می خواند، و صبحگاهان خارج می شد. 44

    كتاب های حدیثی و فقهی مانند فروع كافی، كلینی و وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی و جواهرالكلام در مورد مستحبات نماز در این مسجد بحث نموده اند.

     در قرن پنجم (578 ـ 581 ق» ابن جبیر می نویسد: چون به وادی عقیق رسیدیم مناره سفید و بلند مسجد ذوالحلیفه را مشاهده كردیم. 45

    در اكثر سفرنامه های حجّ سخن از ساختمان مسجد شجره به میان آمده است كه نیاز به یادآوری نیست. شكی نیست كه مسجد شجره تا امروز بارها تجدید بنا گردیده و امروز هم بنایی عظیم دارد و زائران زیادی را در آغوش می گیرد كه با فریاد ذكر تلبیه فضای ملكوتی خاصی بر آن حاكم است.

2 ـ جُحْفَه:
    دومین میقات است كه رسول خدا ـ ص ـ برای اهل مصر و شامات و كسانی كه از آن مسیر به سوی مكّه معظّمه می آیند تعیین كرده است.

     جحفه روستای بزرگی است كه تپه های مرتفع و بلندی دارد و در مسیر راه مدینه به مكه واقع شده و فاصله آن تا مكه معظّمه به اندازه چهار مرحله است،46 اگر چه بعضی مانندالسكری گفته است: فاصله جحفه تا مكه معظّمه سه مرحله می باشد47 صاحب معجم معالم الحجاز مدعی است كه فاصله صحیح آن 5 مرحله می باشد و شهرهایی كه در این فاصله قرار گرفته به ترتیب نام می برد: مرّ الظهران، عسفان، الدف، الطارف (القَضیمة) و سپس می رسد به جحفه كه با رابغ 22 كیلومتر فاصله دارد، آنگاه می نویسد:

     در نزدیكی جحفه غدیر خم با فاصله سه میل (5760 متر)48 واقع شده كه چشمه ای در آن جاری است و به همین جهت درختان زیادی در آنجا وجود دارد. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در برگشت از حجّة الوداع علی بن ابی طالب ـ ع ـ را به مقام وصایت خود معرفی كرد و فرمود: «من كنت مولاه فعلی مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه…» 49

    نام دیگر جحفه «مَهْیعَه» می باشد، همانطوری كه در روایات زیادی از شیعه و اهل سنت وارد شده و بعضی معتقدند، این نام را رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ گذاشت هنگامی كه فرمود: «اللّهمّ انقل وباء المدینة إلی مَهْیعَة»؛ یعنی بار خدایا مرض وبایی را كه در مدینه است به «مَهْیعَه» 50 ـ كه همان جحفه باشد ـ منتقل كن.

    در ابتدای جحفه مسجدی به نام رسول خدا ـ ص ـ (مسجدالنبی) بنا گردیده و در آخر آن نزدیكی علامت های میقات ـ مسجدالائمه ـ می باشد. 51

    در علّت نامگذاری جحفه گفته اند: در جاهلیت «عبیل بن عوص بن ارم بن سام بن نوح» با فرزندان خویش در این منطقه سكونت داشته اند ولیكن سیل آنها را هلاك نمود، پس از آن، آنجا را جحفه نامیدند; زیرا به ساكنان خود اجحاف نمود. 52

    میقات حجفه در زمان رسول خدا ـ ص ـ مورد عنایت صحابه بوده، همان گونه كه در سال ششم هجرت در جریان غزوه حدیبیه، عده ای از یاران آن حضرت در «ذوالحلیفه» احرام خود را به تأخیر انداختند و در جحفه مُحرم گشتند. 53

     البته در جمع بندی روایت به این نتیجه می رسیم كه احرام بستن از مسجد شجره افضل است بویژه برای كسی كه از مدینه منوره حركت می كند و چنانچه انسان به جهت مریضی یا دوری راه ـ مانند كسی كه راه او از مغرب، مصر و شام و… باشد و ـ نتواند به مسجد شجره برود باید از جحفه محرم گردد، همان طوری كه روایت ابی بصیر آن را تأیید می كند.

     «عَن أبی بصیر قال قلت لأبی عبدالله ـ ع ـ خصال عابها علیك أهل مكّة قال: ما هی؟ قلت: قالوا: أحرم من الجحفة، و رسول اللّه أحرم من الشجرة. قال ـ ع ـ الجحفة أحد الوقتین، فأخذت بأدناهما و كنت علیلاً.»

    ابوبصیر گفت به حضرت صادق ـ ع ـ عرض كردم: مردم مكه بعضی از كارها را بر شما عیب می گیرند. فرمود چه كاری را؟ گفتم مردم می گویند: شما از جحفه محرم شده اید و حال آن كه رسول خدا ـ ص ـ از مسجد شجره محرم می شد. در جواب فرمود: جحفه هم میقات است و من نزدیكترین میقات را به مكّه انتخاب كردم و من مریض بودم. 54

    اطلاق روایت فوق به همراه روایت دیگر55 اثبات می كند جواز احرام را از میقاتجحفه56 گویا امام صادق ـ علیه السلام ـ فرموده اند: جحفه یكی از میقات ها است و احرام از آن جایز و بلامانع است و اگر من أفضلیت احرام در مسجد شجره را درك نكرده ام به خاطر مریضی بوده است.

     امروز در میقاتگاه جحفه مسجد مجلّلی را ساخته اند كه هزاران حاجی می تواند در آن محرم گردد، اگر چه این مسجد ریشه تاریخی ندارد.