«فیضیه» نقطه آغاز انقلاب اسلامى
8 فوریه 2008
فرهنگ کوثر – شماره یک
در تاریخ۶/۱۱/۱۳۴۱ لوایح ششگانه شاه با حمایت «کندى»، رئیس جمهور اسبق آمریکا (۱) جهت به بندکشیدن ملت قهرمان ایران به«تصویب ملّى» (۲) گذاشته شد.
نوکرى و سرسپردگى شاه و نظام شاهنشاهى آشکارا شد و مىرفت که بزودى اجانب بر همه سرمایه هاى معنوى و مادى مردم مسلط سازد و بردگى، بىبندوبارى، عیاشى و میان تهى شدن را جایگزین اسلام، استقلال، سربلندى و غیرت دینى شود.
مرجعیت بیدار و آگاه شیعه، که همیشه رژیم شاه را از اینگونه تحرکات ذلت آفرین برحذر مىداشت، اینبار احساس خطر جدى کرد. از اینرو فقیه سختکوش و مرجع والامقام آیهالله العظمى امام خمینى(ره) با دیگر مراجع بزرگ شیعه در قم به شور نشست، در این جلسه مرجعیت شیعه تصمیم گرفت که در اولین فرصت علماى دیگر بلاد را در جریان حرکات ضداسلامى رژیم شاه قراردهد، عید نوروز سال ۱۳۴۲ه.ش را «عزا» اعلام کند و در ایام شهادت امام جعفر صادق – علیهالسلام – به مبارزه علیه رژیم برخیزد و افشاگرى کند.
عید جمشیدى که از بیداد ضحاکى عزاست / هرکسى شادى کند از دوده جمشید نیست
عید نوروز ۴۲ تبدیل به عزاى عمومى
در پى این تصمیم امام خمینى(ره) اولین اعلامیه خود را محرمانه براى بعضى از علماى شهرها فرستادند:
«خدمت ذیشرافتحضرات علماء اعلام و حجج اسلام دامت برکاتهم.
عظم الله – تعالى – اجورکم. چنانچه اطلاع دارید دستگاه حاکمه مىخواهد با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه اسلام قیام و به دنبال آن مطالبى است که اسلام را به خطر مىاندازد لذا اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیتبه امام عصر – عجل الله فرجه الشریف – جلوس مىکنم و به مردم اعلام خطر مىنمایم، مقتضى استحضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبتهاى وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند. والسلام علیکم ورحمهالله وبرکاته»
روح الله الموسوى الخمینى/۱۶ شوال۱۳۸۳ه ق (۳)
سپس اعلامیه دیگرى بدین شرح براى ملت نوشت:
«انا لله وانا الیه راجعون (روحانیت امسال عید ندارد)
… دستگاه حاکمه ایران به احکام مقدسه اسلام تجاوز کرد و به احکام مسلمه قرآن قصد تجاوز دارد نوامیس مسلمین در شرف هتک است و دستگاه جابر با تصویبنامههاى خلاف شرع و قانون اساسى مىخواهد زنهاى عفیف را ننگین و ملت آنها اسلام و روحانیت را براى اجراى مقاصد خود مضر و مانع مىدانند این سد باید به دست دولتهاى مستبد ایران را سرافکنده کند شکستهشود موجودیت دستگاه رهین شکستن این سد است قرآن و روحانیتباید سرکوب شود.
من این عید را براى جامعه مسلمین عزا اعلام مىکنم تا مسلمین را از خطرهائى که براى قرآن و ملکت در پیش است آگاهکنم… بارالها من تکلیف فعلى خود را اداکردم اللهم قدبلغت. اگر زنده ماندم تکلیف بعدى خود را به خواست خداوند ادا خواهمکرد. خداوندا قرآنکریم و ناموس مسلمین را از شر اجانب نجاتبده».
روح الله الموسوى الخمینى (۴)
بعد از اعلامیه امام خمینى(ره)، آیات عظام گلپایگانى، مرعشى نجفى، میلانى و… عید نوروز را عزا اعلامکردند و بر آن شدند تا صبح روز ۲/۱/۴۱ برابر ۲۵شوال۱۳۸۳ه.ق، مصادف با شهادت امامجعفر صادق(ع) در منازل خویش به سوگ نشسته، بعدازظهر آن روز نیز در جوار روضه معصومیه «مدرسه مبارکه فیضیه» (۵) به سوگوارى بپردازند.
مراسم تاریخى سوگوارى امام صادق(ع)
در فیضیه به دنبال آن اعلامیهها دهها هزار نفر مردم از سراسر کشور به قم سرازیر شدند و در مراسم تاریخى شهادت امام صادق(ع) در مدرسه فیضیه (۶) شرکت کردند.
از سوى دیگر شاه و اربابانش احساس خطر کردند و براى جلوگیرى از نابودى خویش علاوه بر اعلام آمادهباش به نیروهاى مسلح جمع بسیارى از نیروهاى زبده گارد جاویدان (۷) را با لباس مبدل به قم فرستادند تا در لباس دهقانان بر عزادران هجوم برند و با شاگردان امام صادق(ع) و سربازان ولىعصر(ع) آن کنند که امویان بر اهلبیت(ع) رواداشتند.
دژخیمان شاه و فیضیه نشینان
عصر آن روز مجلس (۸) سوگوارى امام صادق(ع) برگزارشد و هزاران نفر از اقشار مختلف مردم همراه طلاب، استادان و مراجع به سوگ نشستند هنگامى که خطیب فاضل و توانا مرحوم انصارى قمى از فضایل و مناقب رئیس مذهب شیعه سخن مىگفت و مردم را با سیره امامان راستین، بویژه جعفربن محمد(ع)، آشنا مىکرد.
ناگاه صداى صلواتهاى بیجا و پىدرپى مجلس را به هم ریخت، درگیرى آغازشد و گارد جاویدان دهقاننماى شاه با پنجهبکس، کارد، چاقو، دشنه و سلاح کمرى به جان مردم افتاد. البته ماموران بدین بسنده نکردند، آنها به طبقه دوم راهیافتند و بعضى از مردم و روحانیون را از بالا به پایین پرتکردند. بدینترتیب فیضیه قتلگاه عزاداران امام صادق(ع) شد و صدها نفر مجروح و شهید شدند.
روز بعد – سوم فروردین – مدرسه فیضیه در محاصره کامل نیروهاى نظامى و ساواک قرارگرفت و ورود غیرروحانى به مدرسه ممنوعشد. در عصر روز سوم، بعضى از طلاب جهت جمع آورى کتابها و وسایل و گروهى نیز براى تماشاى خونریزیها، غارتگریها و قرآنهاى سوخته در فیضیه، گرد آمده بودند که بار دیگر هجوم وحشیانه آغازشد، این بار «فیضیه» را حمام خون کردند هیچکس را سالم نگذاشتند (۹) طلاب جوان را به خاک و خون مىکشیدند و کهنسالان را، چنانچه شعار جاوید شاه سرمىدادند، با کتک بیرون مىانداختند وگرنه مجروح مىساختند.(۱۰)
به گفته بعضى از شاهدان روحانى پیرمردى را با چوب و میله آهنى مىزدند و مىگفتند: بگو جاویدشاه!
او زیر ضربات دژخیمان چنین زمزمه مىکرد: انى وجهت وجهى للذى فطر السماوات والارض حنیفا وما انا من المشرکین (۱۱) ؛ من از روى اخلاص [و با دلى پاک] روى خود را به سوى کسى گردانیدم که آسمانها و زمین را پدید آوردهاست از مشرکان نیستم.
دیگرى عشق درونىاش را چنین آشکار مىکرد: وسیعلم الذین ظلموا اى منقلب ینقلبون (۱۲) ؛ آنها که ستم کردند بزودى خواهند دانست که بازگشتشان به کجاست.
زمن بگوى ستمدیدگان کشور را / زناله کار گذشته است انقلاب کنید
هجوم به فیضیه و سقوط رژیم شاه
هتکحرمت نسبتبه مدرسه مبارکه فیضیه، سربازان بقیهالله الاعظم و مراسم سوگوارى امام صادق(ع) آنقدر مهم بود که مراجع بزرگ شیعه از داخل و خارج کشور (۱۳) براى امام خمینى(ره) پیام تسلیت فرستادند و رژیم شاه و دستاندرکاران آن جنایت را محکوم کردند.
رهبر انقلاب اسلامى ضمن پاسخ به تلگرافها، رژیم پهلوى را غیراسلامى خواند و ماهیت ضداسلامىاش را چنین افشا کرد:
«با شعار شاهدوستى به مقدسات مذهبى اهانت مىکنند! شاهدوستى یعنى غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین،تجاوز به مراکز علم و دانش. شاهدوستى یعنى ضربهزدن بر پیکر قرآن و محو آثار اسلامى. شاهدوستى یعنى تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآنکریم. شاهدوستى یعنى کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت. پس قرآن و مذهب در مخاطره استبا این احتمال تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (ولو بلغ ما بلغ) (۱۴) …»
و نیز در همان روز (۲/۱/۴۲) در برابر مردم عزادار فرمود:
«دستگاه حاکمه با این جنایتخود را رسوا و مفتضحساخت و ماهیت چنگیزى خود را به خوبى نشانداد دستگاه جبار با دستزدن باین فاجعه شکست و نابودى خود را حتمى ساخت. ما پیروزشدیم ما از خدا مىخواستیم که این دستگاه ماهیتخود را بروزدهد و خود را رسواکند … امروز وظیفه ماست که در برابر خطراتى که متوجه اسلام و مسلمین مىباشد براى تحمل هرگونه ناملایمات آمادهباشیم تا بتوانیم دستخائنین به اسلام را قطعنمائیم و جلو اغراض و مطامع آنها را بگیریم…» (۱۵)
سرانجام پیشگویىهاى امام(ره) تحقق یافت؛ در سایه مقاومت ملت ایران و همراهى مراجع بزرگ، فیضیه و فیضیهنشینان پیروزشدند و نظام مقدس جمهورى اسلامى را در ایران استقرار بخشیدند؛ نظامى که چون خورشید بر تارک جهان مىتابد و در برابر استکبار جهانى مردانه مىایستد. در پرتو عنایتهاى حضرت ولىعصر(عج) فیضیه همچنان سنگر رادمردان علم، تقوا و تهذیب باقىمانده و سهم بسزائى در حفظ ارزشهاى انقلاب اسلامى دارد و چشم جهانیان بدان خیره شدهاست.
پىنوشتها:
۱- متن تلگراف ریاست جمهورى آمریکا:
اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران: پیروزى آن اعلیحضرت را در رفراندم تاریخى روز شنبه گذشته صمیمانه تبریک مىگویم … بیش از پیش مایه خوشوقتى است که چنانکه اطلاع مىرسد اکثریت عظیم ملت ایران رهبرى آن اعلیحضرت را در راهى که کاملا منعکسکننده خواسته هاى ایشان است مورد تایید قاطع قرار دادهاند، مسلماست این پشتیبانى ملى اعتماد آن اعلیحضرت را به درستى راهى که برگزیده اند تقویت مىکند. جان،ف. کندى
۲ – در پى رفتن آیهالله روح الله کمالوند از سوى مراجع، بویژه امام خمینى(ره)، نزد شاه و اعتراض آن بزرگمرد به شاه مبنى بر اینکه رفراندم در قانون اساسى پیشبینى نشده و شما دولت مصدق را به همین جرم تحت تعقیب قراردادید، اکنون چگونه خود بدان دست مىزنید؟! شاه، جهت فرار از اشکال، چنین پاسخداد: ما رفراندم نمىکنیم بلکه مىخواهیم «تصویب ملى» انجام دهیم. از آن روز بهبعد روزنامهها به جاى «رفراندم» کلمه «تصویب ملى» به کار بردند. نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۲۰۰-۲۰۳٫
۳ – نهضت امام خمینى، ج۱، ص۳۱۵٫
۴ – نهضت امامخمینى، ج۱، ص۳۱۶٫
۵ – درباره نامگذارى فیضیه گفتهاند: این مدرسه جزء مدارس نهگانه قرن ششم بوده که قبلا «ستى فاطمه» نامداشته و بعد تا قرن یازدهم مدرسه آستانه نامیده مىشد و از آنجا که مدرسه جز بیوتات فیض آثار فاطمه معصوم – سلامالله علیها – بوده، فیضیه نام گرفته است.تاریخ مذهبى قم، علىاصغر فقیهى، ص۱۶۸بعضى گفتهاند: اخترى تابناک همچون ملامحسن فیض کاشانى – ره – چون در آن تحصیلکرد و درخشید فیضیه نامگرفت.تاریخ قم (مختارالبلاد)، محمدحسین قمى معروف به ناصرالشریعه، ص۱۲۰٫بعضى هم گفتهاند: چون خود مرحوم ملامحسن فیض کاشانى اقدام به بناى مجدد آن نهاد فیضیه، نامگرفت که در پاورقى بعدى آمده است.
۶- در نیمه قرن ششم در کنار روضه مقدسه کریمه اهلبیت فاطمه معصومه – سلامالله علیها – در شمال مقبره مبارکه، مدرسهاى به نام «ستى فاطمه» در پشت ایوان صحن عتیق توسط علاقهمندان اهلبیت(ع) بناشد و در عهد صفوى سال ۹۳۴ه ق مرمتشد. در سال ۱۰۴۵، در عهد دولت صفىشاه، سیل قسمتى از شهر را ویرانکرد و به هنگام تغیبر مسیر رودخانه از جنوب آستانه مقدسه به جانب غربى (مجراى کنونى) مدرسه «ستى فاطمه» منهدم شد. مرحوم علامه حکیم صمدانى ملامحسن فیض کاشانى(ره) در سال۱۰۵۳ه ق به کمک شاهعباس دوم مدرسهاى در مجاورت روضه مقدسه، به جاى مدرسه «ستى فاطمه»، بنانهاد و همین سبب شد که آن مدرسه را «فیضیه» بنامند. آن مدرسه در یک طبقه ساختهشد و دوازده حجره داشت.اانقشه «آرام اولئاریوس»، که در سال ۱۰۱۸ه ق ترسیم شده، وضعیت قبلى رودخانه (از جنوب به سمتشرق بصورت مارپیچ امتداد داشتهاست) بوده، در آن روز مجراى احتیاطى دیگرى براى رودخانه از برابر بیمارستان فاطمى بطور مستقیم به طرف کوچه ارک و سپس به طرف بازار امتداد داشته است. (گنجینه آثار قم، عباس فیض، ج۱، ۶۷۰-۶۸۰٫ )
۷ – لشکر گارد جاویدان با مسئولیتسرهنگ «مولوى» و «نجمالدین بدرهاى» با لباسهاى مبدل صبح روز ۲/۱/۱۳۴۲ وارد قم شدند بعدازظهر همان روز عدهاى داخل مدرسه شدند و بدون هیچگونه علائمى کار خود را انجامدادند… و عدهاى هم در سطح شهر میان حرم و میدان آستانه و… به دنبال ماموریتخویش رفتند. قیام ۱۵خرداد به روایت اسناد، دهنوى، ص۱۶٫
۸ – مجلس از سوى مرحوم آیتالله العظمى گلپایگانى – رض – برگزار شدهبود.
۹ – آیهالله مرعشى نجفى – ره – در مورد عمق فاجعه فرمود: تنها ۹۵نفر از مجروحین و مصدومین زیرنظر ما مداوا شدند.
۱۰ – نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۲۷۳٫
۱۱ – انعام:۷۹٫
۱۲ – شعراء:۲۲۷٫
۱۳ – تلگراف تسلیت مراجع بزرگ و آیات عظام: سیدمحسن حکیم، سیدمحمدهادى میلانى، سیدمحمود شاهرودى و سید ابوالقاسم خوئى واسناد انقلاب اسلامى، ج۱، ص۸۳-۱۲۰٫
۱۴ – پیام امامخمینى – ره – به آیات عظام تهران ۱۳۴۲ه ش; نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۲۹۸-۲۹۹٫
۱۵ – صحیفه نور، ج۱، ص۲۷; نهضت امام خمینى، ج۱، ص۳۵۸٫