در انتظار رؤيت ‏خورشيد

8 فوریه 2008

فرهنگ کوثر – شماره بیست و یک
ولادت
بامداد جمعه، پانزدهم شعبان 255 هجرى قمرى، دوازدهمين اختر آسمان امامت و ولايت‏حجة بن‏الحسن المهدى(عج) در خانه امام عسكرى(ع) در شهر «سامرا» ديده به جهان گشود. مادرش نرجس، ريحانه، سوسن و صيقل خوانده مى‏شد. آن يادگار الهى حجت، قائم، خلف صالح، صاحب الزمان و بقية‏الله لقب گرفته است و مشهورترين لقبش حضرت «مهدى‏» است.

اين مولود مسعود دو غيبت دارد؛ نخست غيبت صغرى، كه‏69 سال طول كشيد و بعد از شهادت امام عسكرى(ع) در سال 260ه .ق (زمان‏6 سالگى حضرت) آغاز شد و تا سال‏329ه .ق (زمان درگذشت آخرين نايب خاصش «على بن‏محمد سيمرى‏») ادامه يافت. پس از آن، غيبت كبرى آغاز شد كه از سال‏329ه .ق تا كنون استمرار يافته است و پايانش بر كسى جز خداوند آشكار نيست.

اميرمؤمنان(ع) فرمود: [امام] غايب ما دو غيبت‏خواهد داشت كه يكى طولانى‏تر از ديگرى است. در دوران غيبت او، تنها كسانى در اعتقاد به امامتش پايدار مى‏مانند كه داراى يقينى استوار و معرفتى كامل باشند.

در انتظار مهدى(ع)
از باورهاى عمومى جهان اسلام، به ويژه جامعه تشيع، اعتقاد به مهدويت و آمدن مصلحى بزرگ است. آن كه تلاشهاى شبانه‏روزى ديگر مصلحان و مشعلداران هدايت را به ثمر مى‏رساند و انسان گرفتار كج‏رويها و دلخوشى‏هاى زودگذر و اضطراب و دودلى و حيرت را نجات مى‏بخشد. به راستى انتظار وجود چنين نجات‏بخشى دلهاى مرده را زنده مى‏كند و مردم را از نوميدى، كه بزرگترين مشكل روانى قرن معاصر است، رها مى‏سازد. پيامبر گرامى اسلام چنين انتظار مثبت و سازنده‏اى را عبادت و بندگى خداوند سبحان برشمرده، مى‏فرمايد:
افضل اعمال امتى انتظار فرج الله – عزوجل-; برترين و والاترين كارهاى امت من داشتن اميد و تلاش در راستاى فرج الهى است.

و اميرمؤمنان على بن‏ابى‏طالب(ع) نيز فرموده:
انتظروا الفرج و لاتياسوا من روح الله فان احب الاعمال الى الله – عزوجل – انتظار الفرج; شما اميدوار فرج و گشايش الهى باشيد و از كمكهاى خداوند نوميد نگرديد؛ همانا برترين اعمال در نزد خالق يكتا انتظار فرج است.

انتظار در امتهاى گذشته
پيامبران گذشته در ميان امتهاى خويش از اصلاح اساسى و اجراى عدالت همگانى سخن مى‏گفتند و وعده ظهور مصلح بزرگ به پيروان خود مى‏دادند. آنها خود با تمام توان در اين راستا مى‏كوشيدند; قربانيان و شهداى فراوانى تقديم مى‏داشتند؛ در جهت اصلاح جوامع گرفتاريهاى بسيار تحمل مى‏كردند; ولى اصلاح فراگير و جهان شمول تحقق پيدا نكرد.

ابراهيم خليل الرحمان(ع)، بعد از طوفان نوح، به ارشاد و تبليغ پرداخت تا بسيارى از افراد پاك مجذوب وى گشتند و سر تسليم فرود آوردند. او با نمروديان درافتاد و رنجهاى بسيار تحمل كرد; ولى نمرود (حمورابى)، با منحرف ساختن مردم، ساختن بهشت و دوزخ و سوق دادن مردم به سوى ماديت، افكار شيطانى خود را گسترش داد; در نهايت‏سد راه شد و عدالت عمومى تحقق پيدا نكرد و باز آن وعده ابراهيم(ع) اجرا نشده باقى ماند. موسى پيامبر(ع) با تلاش قوم خويش را از دست فرعون نجات داد ولى به پيروزى جهانى نرسيد. عيسى(ع) تلاش فراوان كرد ولى در نهايت او را به دار آويختند تا فرياد عدالت‏خواهى‏اش خاموش شود و خود به چپاول سرمايه‏هاى مادى و معنوى مردم بپردازند. البته خداوند سبحان عيسى(ع) را از شر آنان محفوظ داشت و براى روز ديگر، كه همان وقت ظهور است، به آسمان برد. او از آسمان فرود مى‏آيد و پشت‏سر حضرت مهدى قرار مى‏گيرد.

قرآن مى‏گويد:
«و قولهم انا قتلنا المسيح عيسى بن‏مريم رسول الله و ما قتلوه و ما صلبوه و لكن شبه لهم … و ما قتلوه يقينا، بل رفعه الله اليه و كان الله عزيزا حكيما» ؛ گفتار [دروغ] آنان كه گفتند: ما مسيح «عيسى بن‏مريم‏» رسول خدا را كشتيم در صورتى كه او را نكشتند و نه به دار آويختند، بلكه امر بر آنان مشتبه گرديد … به يقين، آنان عيسى(ع) را نكشتند، بلكه خداوند او را به سوى خود بالا برد و پيوسته خداوند بر هر كارى مقتدر است و اعمالش از روى حكمت.

علامه طباطبايى، در تفسير آيه فوق مى‏نويسد: در اينكه عيسى بن‏مريم به هنگام ظهور مهدى(ع) فرود خواهد آمد و پشت‏سر او نماز خواهد گزارد، احاديث و روايات بسيارى، از طريق اهل سنت و شيعه، از پيامبر و ائمه اهل بيت (عليهم السلام) نقل شده كه يقين‏آور است و جايى براى ترديد باقى نمى‏گذارد.

پس انبيا و امتهاى پيشين در انتظار مصلحى بزرگ و نجات‏بخشى جهانى به سر مى‏بردند تا زحمات پيامبران (عليهم السلام) را به ثمر رساند و آن امرى حتمى است.

انواع انتظار
بايد اذعان كرد كه بشر، بر اساس طبيعت‏خويش، در پى تحقق عدالت عمومى است تا همه گروههاى جامعه از ستمگرى و استبداد و محروميت‏خويش و ديگران رها گردند. جهت تحقق اين وعده الهى دو گونه انتظار ديده مى‏شود:

الف) انتظار مخرب
بعضى از افراد جامعه چنين مى‏انديشند كه بايد دست روى دست گذارند و براى نابودى ستم و استبداد هيچ فعاليتى انجام ندهند و خطرى را به جان نخرند; زيرا تحول و دگرگونى جامعه يا نابودى افراد فاسد، بر عهده ديگران است. آنان بايد چشم انتظار بنشينند تا قدرتى غيبى همه چيز را دگرگون كند و زمينه بهره‏بردارى از نعمتهاى الهى را براى آنان فراهم سازد. اين گونه انتظار را انتظار مخرب مى‏نامند؛ زيرا زمينه را براى فساد بيشتر تبهكاران و مفسدان فراهم مى‏سازد و بى‏ترديد استكبار و مكتبهاى الحاد و مادى همواره مبلغ و ناشر آن بوده‏اند. متاسفانه گاه اين طرز فكر ادرست‏به حساب باورهاى دينى گذاشته مى‏شود. در اين نوع انتظار، گناه هم فال است و هم تماشا؛ هم لذت و كامجويى است و هم كمك به انقلاب مقدس نهايى؛ زيرا اينان فكر مى‏كنند تا فساد همه جا را فرا نگيرد آن مصلح قيام نمى‏كند.

در ره دوست‏به هر حيله رهى بايد كرد / طاعت از دست نيايد گنهى بايد كرد

اينان هر حركت اصلاح‏طلبانه‏اى را محكوم به شكست مى‏دانند و به هيچ تحول و حركتى كمك نمى‏كنند و به همه حركتها با بدبينى مى‏نگرند. اين نوع برداشت از انتظار و مهدويت، جز تعطيلى احكام و حدود الهى و گسترش فساد به وسيله مستكبران دستاوردى ندارد.

ب) انتظار سازنده و پويا
سازندگى و پويايى جهت‏بهتر زيستن از آرمانهاى جوامع اسلامى است. در مكتب ارزشمند اسلام، آن كه دو روزش مساوى باشد و در مقايسه به گذشته خود رشد و تكاملى نداشته باشد، مغبون و زيانكار شمرده شده است و آن كس كه امروزش از ديروز بدتر باشد، ملعون و طرد شده است. علاوه بر اين، معصومان پاك گفته‏اند: آن كه پرونده عملش چنان باشد كه آينده خود را از گذشته بهتر نبيند، مرگ برايش از زندگى سزاوارتر و بهتر است.

منتظران واقعى، چنانچه در زمان يبت‏به فرمان رهبران راستين خود گوش فرا دهند، بايد از هيچ تلاشى در راستاى اصلاح جامعه كوتاهى نكنند، بلكه هر خطرى را به جان بخرند تا صلاح و سعادت تحقق يابد و زمينه ظهور آن نجات‏بخش فراهم گردد.

در انتظار سازنده چنانچه مؤمنان تلاشى پى‏گير در اصلاح جامعه نداشته باشند و با زشتيها و منكرات مبارزه نكنند، منتظر شمرده نمى‏شوند. در اين نوع انتظار، جامعه آمادگى ويژه‏اى دارد; در هر حال خود را در خدمت مصلحى بزرگ مى‏بيند و آماده است‏با تلاش صادقانه جامعه بشرى را متحول كند و با رهبرى آن نجات‏بخش، عدل و انصاف را بر سرنوشت همه انسانها حاكم گرداند.

مفضل بن‏عمر، كه از شاگردان امام صادق(ع) بود، مى‏گويد: خدمت آن حضرت بوديم، سخن از انتظار و آمادگى و پذيرش نجات‏بخش الهى، كه از فرزندان رسول خدا(ص) است، به ميان آمد. آن حضرت فرمود:
من مات منتظرا لهذا الامر كان كمن كان مع القائم فى فسطاطه لا بل كان بمنزلة الضارب بين يدى رسول الله(ص) بالسيف ؛ آن كه در انتظار فرج به سر برد و با حال آمادگى براى ظهور قائم و مصلح كل از دنيا رود وضعيت او مانند كسى است كه در خيمه فرماندهى آن نجات‏بخش جهت اصلاح جامعه به سر مى‏برد و گوش به فرمان است.

سپس امام صادق(ع) فرمود: بلكه بالاتر، او همانند كسى است كه شمشير در دست دارد و در راه خدا در ركاب رسول خدا(ص) جهت اصلاح جامعه و نشر اسلام حقيقى جهاد مى‏كند.

مصلح بزرگ در كتابهاى آسمانى
ظهور مهدى موعود(ع) از نعمتهاى بزرگ الهى است كه خداوند به وسيله آن بر مردم و مستضعفان جهان منت گذاشته و اراده كرده آنان را سرورى و آقايى دهد. قرآن مى‏گويدم‏«و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون‏»
و ما، بعد از تورات، در زبور داود نوشتيم [در كتابهاى انبيا گذشته وعده داديم]كه بندگان نيكوكار من زمين را به ارث مى‏برند و در آن حكومت‏خواهند كرد.

در كتابهاى تفسيرى آمده است: اين وعده الهى، در همه كتابهاى آسمانى است و مراد از «صالحين‏» قائم آل محمد، مهدى موعود(ع) و ياران اويند.

علامه مجلسى(ره) در بحارالانوار توضيح مى‏دهد: بعد از اينكه در همه كتابهاى آسمانى پيامبران وعده خود را نوشتيم، در قرآن نيز وعده خويش را تكرار كرديم.
سپس مى‏نويسد: مقصود از «ذكر» تورات است و بعضى از مفسران بر اين باورند كه مراد از «زبور» همه كتابهاى آسمانى است.

در كتاب انجيل و تورات، در موارد مختلف از ظهور مصلح بزرگ سخن به ميان آمده است كه اشاره به نمونه‏هايى از آن سودمند مى‏نمايد:

الف) در عهد جديد چنين مى‏خوانيم: «او پسرى خواهد زاييد كه نامش را «يسوع‏» «عيسى‏» مى‏گذارد. آن فرزند مت‏خويش را از گناهانشان رهايى مى‏بخشد.»

ب) در انجيل يوحنا چنين آمده است: «زيرا در حقيقت‏شنيده‏ايم كه او «مسيح‏» نجات‏دهنه عالم است.»

ج) در انجيل لوقا، به صورت عموم در باره نجات‏بخش و انتظار آن، چنين مى‏نويسد:
«پس خود را حفظ كنيد، مبادا دلها از پرخورى و مستى و انديشه‏هاى دنيوى سنگين گردد.»
«و آن روز ناگهان بر شما آيد، زيرا مثل دامى بر جميع سكنه تمام روى زمين خواهد آمد.»
«پس در هر وقت دعا كرده و بيدار باشيد تا شايسته آن شويد كه از جميع اين چيزهايى كه در زمين به وقوع خواهد پيوست نجات يابيد و در حضور پسران ايشان بايستيد.»

د) در عهد قديم (تورات) راجع به امنيت كامل براى همه موجودات آمده است:
«در آن روز به جهت ايشان با حيوانات صحرا و مرغان هوا و حشرات زمين عهد خواهم بست و كمان و شمشير و جنگ را از زمين خواهم شكست و ايشان را به امنيت‏خواهم رسانيد و بعد خواب، همراه با آرامش خواهند كرد.»

هـ) و نيز در باره نجات مستضعفان و ظهور مصلح بزرگ آمده است:
«هر كه تا انتها صبر كند، نجات يابد.»
«زيرا شما را صبر لازم است تا اراده خداى را به جاى آورده و وعده او را بيابيد»
«زيرا بعد از اندك زمانى آن آينده خواهد آمد و تاخير نخواهد داشت.»